menusearch
amarafzar.ir
۱۳۹۹/۲/۱ دوشنبه
(0)
(0)
هفتمین جلسه ژورنال کلاب متدولوژی آمارافزار و اولین جلسه ژونال کلاب در سال 99 با موضوع بسیار مهم چالشهای مطالعات و مقالات مقطعی محققین ایرانی، برگزار میگردد
هفتمین جلسه ژورنال کلاب متدولوژی آمارافزار و اولین جلسه ژونال کلاب در سال 99 با موضوع بسیار مهم چالشهای مطالعات و مقالات مقطعی محققین ایرانی، برگزار میگردد

مقدمه:

خوشحالم که به اطلاع شما علاقمندان مباحث آموزشی موضوعات مرتبط با متدولوژی و آمار کاربردی برسانم که شرایط ویژه کشور در دوران همه گیری ناشی از کروناویروس، مانع تشکیل و برگزاری جلسات ژورنال کلاب متدولوژی آمارافزار که علاقمندان زیادی در بین پژوهشگران، دانشجویان، اعضای هیات علمی و متخصصین کشورمان دارد، نشده و هفتمین سری از این جلسات و اولین جلسه در سال 1399 خورشیدی را به همه شما بزرگواران، تقدیم مینمایم.

 

همانطور که البته از ششمین جلسه بخاطر دارید، رویکرد این جلسات را با هدف کاربرد بیشتر و مطلوبتر موضوعات ارائه شده، تغییر دادیم. در این تغییر رویکرد، بجای طرح یک موضوع متدولوژیک (یا مرتبط با مباحث آمار کاربردی) در مباحث کاربردی فرا روی پژوهشگران، رویکرد بزرگتر و عامتری اتخاذ نمودیم که هر بار به یک منظر مهم و کاربردی در زمینه یک دسته از انواع مطالعات پژوهشی (و منطقاً مقالات حاصل از آن دسته از مطالعات)، میپردازیم. در جلسه قبلی، موضوع چالشهای فرا روی محققین کشورمان در زمینه دلایل سیر نزولی انتشار مقالات حاصل از کارآزماییها (یا مطالعات مداخله ای) را بررسی نمودیم که بسیار با واکنش مثبت شما مخاطبین و علاقمندان روبرو گردید.

 

اما این جلسه، موضوع «چالشهای فرا روی پژوهشگران کشورمان در زمینه انتشار مقالات حاصل از مطالعات مقطعی» میباشد. حال چرا مطالعات مقطعی ؟؟!!

 

چرا مطالعات مقطعی و چالشهای مرتبط با انتشار مقالات حاصل از این مطالعات، موضوع اولین جلسه سال 1399 قرار گرفته است؟

 

فکر میکنم درک این موضوع دشوار نباشد که مطالعات مقطعی، شایعترین و پرکاربردترین دسته از انواع مطالعات پژوهشی نه تنها در بین متخصصین و محققین حیطه های علوم سلامت است، بلکه در بسیاری از علوم نیز این مطالعات وضعیت مشابه حیطه های زیرمجموعه سلامت (علوم بهداشتی، علوم بالینی، علوم پایه پزشکی و تمامی گرایشهای بین رشته ای و ....) را داراست. در حیطه های گسترده علوم انسانی (اعم از روانشناسی، علوم اجتماعی، مدیریت و اقتصاد و ...) و بسیاری از حیطه های دیگر، میتوان آثار وسعت و گستردگی نفوذ مطالعات پژوهشی مقطعی را براحتی مشاهده نمود. وقتی که از منظر متدولوژی در می یابیم که مطالعات پژوهشی که امروزه در بسیاری از حیطه های علمی با نام «پیمایشها» یا Survey ، مطالعات همبستگی یا Corrolational studies و مشابه آن، نامگذاری شده اند نیز همان مطالعات مقطعی هستند، آنگاه به درستی این باور بیش از گذشته واقف میشویم.

 

اما اگر بخواهیم در باره علت گستردگی کمی یا سهم بیشتر این پژوهشها در مقایسه با انواع دیگر مطالعات پژوهشی قضاوت کنیم، دلایلی مانند کوتاه بودن زمان طراحی و اجرای این دسته از مطالعات، هزینه پایینتر آنها و وابسته نبودن فرایندهای اجرایی آن به مداخله یا مداخلات و ....، میتواند دلایل اصلی این فراوانی باشد. بخصوص اینکه بهر حال چه بخواهیم و چه نخواهیم، در یک کشور، با تعداد بسیار زیادی دانشجوی تحصیلات تکمیلی و نیاز جدی به طراحی و اجرای پژوهشهایی که نقش پایان نامه های پژوهشی این گروه از دانشجویان را ایفاء نماید، سهم بزرگی از پژوهشها به سمت و سویی حرکت خواهد کرد که دارای ویژگیهای وابستگی کمتر به بودجه، زمان اجرای سریعتر و ... را داشته باشند.

 

لازم به ذکر است که برای بسیاری از پژوهشگرانمان، این تلقّی از مطالعات مقطعی شکل میگیرد که این مطالعات، بسیار ماهیت طراحی و اجرای ساده ای دارند و همین موضوع که منجر به ایجاد یک رویکرد ساده انگارانه در این مطالعات میشود، متاسفانه منجر به وقوع شرایطی شده که حاصل آن این است که علی رغم سهم بالای این دسته از مطالعات پژوهشی، اما در عمل مقالات منتشره از این دسته از مطالعات، شرایط قابل قبولی همراستا با سهم این پژوهشها را ندارد. به عبارت دیگر، بسیاری از این پژوهشها، یا از اساس منجربه انتشار حداقل یک مقاله نشده و یا اینکه در جای مناسب و قابل قبولی (حتی همان جایگاهی که در ذهن بسیاری از محققین بوده)، منتشر نمیشوند.

 

بدیهی است که در این جلسه ژورنال کلاب قصد دارم که به این حیطه ها هم ورود نموده و ضمن تشریح شرایطی که منجر به این وضعیت شده، راهکارهای منطقی برای خروج از این وضعیت، پیشنهاد دهم.

 

چرا مطالعات مقطعی، علی رغم سادگی نسبی در مقایسه با بسیاری از مطالعات پژوهشی، این چنین ساده نیز نمیتوان به آنها نگریست؟

 

اگر قبل از پرداختن به پاسخهای سوال فوق، به ویژگیهای عمومی که در این مطالعات وجود دارد و بر اساس همین ویژگیها، اهداف عمومی که میتوانیم بدنبال طراحی و اجرای مناسب این مطالعات، از آنها توقع داشته باشیم .... را با هم مروری داشته باشیم، پاسخ به این سوال هم مشخص خواهد شد.

 

مطالعات مقطعی، شاید از این منظر که دارای دو بعد نسبتاً متمایز «توصیفی» و «تحلیلی» هستند، با بقیه انواع مطالعات پژوهشی تفاوت ماهیتی دارند. به عبارت دیگر، در تمام مطالعات پژوهشی پرکاربرد، تکلیف محقق از این منظر که ماهیت مطالعات، توصیفی یا تحلیلی است، از ابتدا مشخص بوده، اما این مطالعات در غالب موارد بصورت 2 بعدی طراحی میگردد و حتی متاسفانه بسیاری از پژوهشگران، از این موضوع اطلاعی نداشته یا به آن توجهی نشان نمیدهند. همین ماهیت 2 بعدی منجربه این واقعیت میگردد که 2 هدف نسبتاً مجزا میتوانیم برای این مطالعات، متصوّر باشیم: یکی هدف توصیفی که معمولاً خود را با توصیف یک متغیر (یا پیامد اصلی) نشان میدهد که این توصیف در قالب شاخصهایی از قبیل شیوع، فراوانی و حتی گاهی برآورد شاخصهایی از قبیل «میانگین» نیز خود را نشان میدهد. دوم، هدف یا اهداف تحلیلی که میتواند خود را بصورت ارزیابی رابطه بین چند عامل تعیین کننده ای که در این مطالعات مورد سنجش و ارزیابی قرار گرفته اند با وقوع همان متغیر اصلی یا پیامد، نشان دهد.

 

اگر مثالی بخواهیم برای نشان دادن این دو دسته اهداف برشماریم، میتوانیم به مطالعه «تعیین شیوع کبد چرب غیرالکلی در جوانان ایرانی و ارزیابی نقش برخی عوامل تغذیه ای و فعالیت فیزیکی و ... با وقوع این بیماری» اشاره نماییم. بدیهی است که بخش سنجش یا برآورد شیوع، مشتمل بر هدف توصیفی و بخش ارزیابی رابطه بین عوامل متعدد مرتبط با شیوه زندگی (مانند تغذیه، فعالیت فیزیکی و حتی مصرف سیگار و ...) میتواند مرتبط با اهداف تحلیلی این مطالعه باشد.

 

بنابراین در اینجا اگر به تفاوت ماهیتی که شرایط دستیابی به اهداف توصیفی و تحلیلی، ایجاب مینماید را مورد توجه قرار دهیم، به بخشی از پیچیدگی که پشت این مطالعات بظاهر ساده و آسان، خودنمایی میکند، شناسایی میگردد.

دستیابی به یک هدف توصیفی، هر چند که بظاهر ساده بنظر میرسد، رسیدن به یک شرایط با قابلیت تعمیم قابل توجه است. یعنی باید شیوعی که در این مطالعات محاسبه میکنیم، یک شاخصی قابل تعمیم به جامعه آماری مورد نظر باشد (در مثال ما، شیوع بدست آمده، قابل تعمیم به جامعه جوانان ایرانی باشد). واضح است که روش نمونه گیری مورد استفاده در این مطالعات و کیفیت نمونه گیری در عمل، میتواند یک عمل مهم در رسیدن به این جایگاه باشد. در مثال ما، کافی است در شرایط عملی، بخشی از زیرگروههای جامعه جوانان ایرانی را در مطالعه مان نداشته باشیم یا  کمتر مورد توجه قرار دهیم. زیرگروههایی مانند جوانانی که در دوران خدمت سربازی خود هستند، جوانانی که در برخی مراکز خاص دانشگاهی بسر میبرند و (خوابگاههای دانشجویی و ...). اگر به این موضوع، شرایط همکاری بیشتر یا کمتر برخی زیرگروهها را هم اضافه کنیم، پیچیدگیهای بیشتری از این مطالعات، خودنمایی میکند. در مثال ما، کافی است که برخی گروههای با وضعیت اجتماعی اقتصادی بالا، حاضر به همکاری با محققین مطالعه نشوند (یا حتی همکاری کمتری نسبت به گروههای با وضعیت اجتماعی اقتصادی پایین یا متوسط داشته باشند و ....).

 

اما در مورد دستیابی به اهداف تحلیلی، ضمن اینکه تمامی موارد پیشگفت در اهداف توصیفی نیز صادق است، موضوعات و چالشهای دیگری از قبیل نقش مخدوشگرهای بالقوه در این روابط مورد نظر و حتی گاهی نقش عوامل میانجی (یا متغیرهای واسطه ای)، خودنمایی مینمایند. حال اگر به این موضوع مهم هم توجه کنیم که در این مطالعات (البته در بخش تحلیلی آن)، در مقایسه با مطالعات مورد شاهدی و کوهورت (طولی)، دستیابی به راهکارهای کنترلی مخدوشگرها که امکان کنترل یا کاهش تاثیر مخدوشگرهای قوی را دارند، یعنی راهکارهای «همسان سازی» یا Matching و یا راهکار بسیار قوی «تصادفی سازی» یا Ranomization را هم در اختیار نداریم.

 

حتماً محققین گرامی، میدانند که موضوعات و چالشهای مورد اشاره بنده، حداقل انواع سوگراییهایی از قبیل «سوگرایی انتخاب» یا select ion Bias و پدیده مخدوشگری یا Con found er بوده و پرواضح است که اگر مشکلات و چالشهایی از قبیل «سوگرایی سنجش یا اطلاعات» یا Information (measurement) Bias را هم بخواهیم به این شرایط اضافه نماییم، عمق و گستردگی چالشهای فرا روی محققین این دسته از مطالعات، مشخص خواهد گردید.

 

البته قطعاً عزیزانی که با موضوعات و راهکارهای عملی دانش متدولوژی و آمارکاربردی، آشنایی نسبتاً خوبی دارند، میدانند که برای هر یک از چالشهای پیشگفت و سایر چالشهای بالقوه موجود، راهکارهای پیشگیرانه و در برخی موارد راهکارهای حل معضل یا کاهش تاثیر آنها، وجود داشته و میتوانیم در شرایط مختلف از این راهکارها، استفاده نماییم.

 

شاید دلیل اصلی اینکه مقالات حاصل از مطالعات مقطعی محققین کشورمان در ژورنالهای بسیار معتبر منتشر نمشوند، دلیل کوچک بودن این مطالعات از منظر حجم نمونه و جامعه آماری باشد، اینطور نیست؟

 

سوال فوق، معمولاً سوال مشترکی است که در اینگونه موارد به ذهن بسیاری از متخصصین کشورمان میرسد و همیشه این سوال را در ذهن دارند که شاید، دلیل اینگونه چالشهای انتشاراتی را باید در جای دیگری جستجو نمود. حال ببینیم آیا این موضوع میتواند حداقل، در مورد مطالعات مقطعی صحیح باشد؟ اگر نگاهی به شرایط مطالعات مقطعی اجراء شده در کشورمان در طول 10 تا 15 سال گذشته (بخصوص 5 سال گذشته)، بیندازیم متوجه میشویم که این فرض، فرض نادرستی است، چرا که هم از منظر جامعه آماری تعریف شده، و هم از منظر حجم نمونه، سهم قابل توجهی از مطالعات مقطعی محققین کشورمان، شرایط خوب و حتی ایده آلی دارند. کم نیستند مطالعات مقطعی که دارای جامعه آماری حداقل استانی (آنهم در یک استان پهناوری که از بسیاری از کشورهای اروپایی گسترده ترند) یا حتی چند استانی یا کشوری دارند. ضمناً وقتی به اعداد حجم نمونه اینگونه مطالعات نیز توجه میکنیم، متوجه ارقام چند هزار نفری و یا حداقل چند صد نفری میشویم که از منظر قابلیت مقایسه با بسیاری از مقالات مشابه در سایر کشورهای همتراز و حتی کشورهای با امکانات بیشتر از کشورمان، شرایط برتری را نشان میدهند.

 

پس در اینجا هم لازم است به موضوعاتی توجه نماییم که دلایل اصلی ایجاد کننده این شکاف و یا تفاوت هستند. متاسفانه این دلایل اصلی شکافها یا تفاوتها، از نگاه بسیاری از پژوهشگران و بخصوص مدیران و سیاستگزاران پژوهشی کشورمان، دور مانده است. پس حال که با این نگاه کاربردی به این موضوع مینگریم، جایگاه این جلسه ژورنال کلاب برایمان، بیش از پیش روشن میشود.

 

امیدوارم این مقاله هر چند کوتاه، توانسته باشد به طرح موضوع یا «بیان مساله» در این چالش نسبتاً پیچیده و مرکب، کمک نماید و موجبات توجه جدی پژوهشگران کشورمان، از تمامی رشته های علمی و حیطه هایی که سهم مطالعات مقطعی در آنها، سهم قابل توجهی است، گردند.

 

برای استفاده از مطالب وفید مطروحه در این جلسه، با ما همراه شوید. اگر تا کنون عضو گروه تلگرامی «ژورنال کلاب متدولوژی آمارافزار» نشده اید، با عضویت در گروه تلگرامی «آمارافزار» با آی دی amarafzar2011@، درخواست عضویت خود را مطرح نمایید.

 

ضمناً کلیه دوستان، همکاران و سایر علاقمندان را هم میتوانید به این جلسات رایگان، دعوت نمایید و هریک از شما بزرگواران، امکان اضافه نمودن دوستان و علاقمندان را به گروه تلگرامی این ژورنال کلاب نیز دارد.

 

 

به امید موفقیتهای شما در سال 1399

 

نظرات کاربران
*نام و نام خانوادگی
* پست الکترونیک
* متن پیام

بستن
*نام و نام خانوادگی
* پست الکترونیک
* متن پیام

1 نظر
تمامی خدمات و محصولات این سایت، حسب مورد دارای مجوزهای لازم از مراجع مربوطه می باشند و فعالیت های این سایت تابع قوانین و مقررات جمهوری اسلامی ایران است.